روایتی دقیقاً به این شکل، در کتب حدیثی مشاهده نمیشود. البته مشابه آن، وجود دارد با این توضیح که اولاً منتسب به حضرت هادی(ع) دانسته شده و نه حضرت کاظم(ع) (درایةالنور، ارزیابی سندی الوسائل ح26423) ثانیاً از حیث سند و دلالت، ملاحظاتی بر آن وارد است:
«عدّة من أصحابنا عن سهل بن زیاد عن محمد بن الحسن بن شمون قال کتب أبوالحسن علیهالسلام إلى بعض موالیه لا تلحّوا على المتعة إنما علیکم إقامة السنة فلا تشتغلوا بها عن فرشکم و حرائرکم فیکفرن و یتبرین و یدعین على الآمر بذلک و یلعنونا؛
جناب کلینی روایت میکند از بعض اصحابش از سهل بن زیاد از محمد بن الحسن بن شمون که امام علیهالسلام به بعضی از پیروانش نوشت: بر متعه اصرار نکنید. آنچه بر عهدهی شماست برپاداشتن سنت است. پس با مشغولیت به متعه، از رسیدگی به همسران دائم خود، باز نمانید که آنان به کفر و نفرت نیفتند و بر دستوردهندهی آن، نفرین نکنند و ما را لعن ننمایند» (الکافی ج5 ص453)
1.راوی اصلی روایت، «محمد بن الحسن بن شمون» است که در کتب علم رجال، چنین وصف شده است: «واقف ثم غلا و کان ضعیفاً جداً فاسد المذهب؛ از فرقهی منحرف واقفه بود سپس به اهل غلو پیوست. راوی بسیار ضعیفی است و از جهت عقیدتی فاسد» (رجالالنجاشی ص335)
2.دربارهی «سهل بن زیاد» (راوی بعدی) اختلاف نظر رجالی مهمی وجود دارد (الموسوعةالرجالیةالمیسرة ص227)
3.صرفنظر از اشکال در سند و با فرض وثاقت روات، راوی اصلی (ابن شمون)، مطلب را نه از کلام، بلکه از کتابت امام(ع) آنهم خطاب به فردی نامعلوم با احوال نامشخص روایت میکند. همین امر میتواند موجب برخی ابهامات و طرح بعضی سؤالات گردیده و استناد به روایت را مشکل نماید.
4.تعبیر «بر متعه اصرار نکنید» خطاب به مردان متأهل، با تعبیر «کلاً متعه نکنید» تفاوت دارد. آنچه که معمولاً مطلوب زنان شوهردار است، «کلاً متعه نکنید» است و زنانی که با نفس متعه مخالفند نمیتوانند در توجیه مخالفتشان، به روایتی استناد کنند که نفس متعه را تأیید ولی زیادهروی در آن را نفی کرده است.
5.از تعبیر «آنچه بر عهدهی شماست برپاداشتن سنت است» و آنچه بعدش آمده، میتوان برداشت کرد که سنت متعه را باید اقامه نمود ولو موجب ناراحتی همسر شود اما فراتر از اقامهی سنت، اگر موجب بعضی مفاسد گردد، مورد توصیه نیست. بهعبارتی، موضوع «اقامهی سنت متعه» در هر حال باید اجرا شود و نفی آن، خطقرمز است.
6.رفتار کسی که فراتر از اقامهی سنت، بهدنبال متعه میرود و حتی به قیمت بیدینی همسرش بابت کوتاهی در رسیدگی، بازهم بر انجام متعه، ولع داشته و اصرار میکند، چندان با انگیزهی الهی و للهی تناسب ندارد. این در حالی است که حداقل برخی از روایات ثواب متعه، مربوط به فردی است که با انگیزهی الهی، متعه میکند.
7.تعبیر «با مشغولیت به متعه، از رسیدگی به همسران دائم خود، باز نمانید» شامل کسی که متعات متعدده دارد و در عین حال، به همسران دائمی خود نیز به نحو شایسته رسیدگی مینماید، نمیشود.